نامه شماره چهل ونه نهج البلاغه
07 اردیبهشت 1395 توسط زيبا عادلي
نامه شماره 49
و من کتاب له عليه السلام [9] الي معاويه ايضا[10] اما بعد ، فان الدنيا مشغله عن غيرها ، و لم يصب صاحبها منها شيئا الا فتحت له حرصا عليها ، [11] و لهجا بها ، ولن يستغني صاحبها بما نال فيها عما لم يبلغه منها ، [12] و من وراء ذلک فراق ما جمع ، و نقض ما ابرم و لو اعتبرت بما مضي حفظت ما بقي ، و السلام
ترجمه
[9] از نامه هاي امام عليه السلام به معاويه [10] اما بعد دنيا انسان رابه خود مشغول و از غير خود بيگانه مي سازد . دنيا پرستان به چيزي از دنيا نمي رسند مگر اينکه دري از حرص به رويشان گشوده مي شود . [11] و آتش عشق آنان تندتر مي گردد . کسيکه به دنيا برسد هرگز به آنچه دارد قانع نيست . [12] و به دنبال آن فراق و جدائي و پنبه کردن بافته ها است و اگر از آنچه گذشته است عبرت گيري آنچه را باقي است حفظ خواهي کرد . والسلام