امام زمان(عج)
احساس خودت رو نسبت به امام زمان (عج) بیان کن
به نام آنکه ظهور حجت به دست اوست و براي آنکه حضورحجت بسته به اوست .
جمعه ها مي آيند و مي روند و کعبه همچنان چشم انتظار وصال .
ميشنوم صداي گريه هاي شبانه بضعة الرسول را که مهبط وحي الهي را به بيت الاحزان مبدل ساخته و فرياد حيدر کرار را که از عمق چاه به گوش ميرسد. هنوز پاره هاي جگر کريم اهل بيت را ميبينم.هنوز صداي هل من ناصر ينصرني از وادي کربلا به گوش ميرسد و دستهاي بريده ساقي باز است به انتظار. عقيله بني هاشم خون ميگريد از اين همه جور و ستم. و سيدالساجدين همه عمر داغدار ظهر عاشوراست .
مهدي فاطمه ! تو اين همه را مي بيني و مي شنوي و ميسوزي و ميسوزي و ميسوزي … عجب صبري خدا دارد !!
مولاي ما ! خنده بر لبهايمان خشکيده و غم همچون سايه اي شوم پرده سياه خود را بر دلهايمان گسترانده . تمام زندگيمان را زمستان سرد و بي روح ماديات فرا گرفته. بيا وسبزي و طراوت حيات را به اين سربازان آخرالزماني ات هديه کن.
اي نازنين ! دلمان براي يک جرعه مي ناب لک زده . گوشهامان از ضجه کودکان بي پناه و مو يه زنان داغدار و ناله مردمان ستم ديده پر شده است ، دستهايمان خالي ست ، ديگر رمقي نمانده ، بيا.
بيا که براي نجات از اين طوفان روزمرگي ، به کشتي امن تو نياز است. بيا که شکستن اين بت جهل و غفلت فقط از يد تو بر مي آيد.بيا که غلبه بر اژدهاي مدرنيسم بدون عصاي تو ممکن نيست .بيا که جهان مرده را تنها نفس تو ممد حيات است. !!
جمعه ها مي ايند و مي روند. دستهامان خالي ست ، دستي بر آرو دستمان بگير. بيا که ديگر طاقتي نيست، بيا.
به اميد ظهورت، اي هميشه حاضر ….
بسم الله الرّحمن الرّحيم
اللَّهمَّ كنْ لوَليّكَ الحجَّة بْن الحَسَن صَلَواتكَ عَلَيْه وَعَلَى آبائه في هذه السَّاعَة وَفي كلّ سّاعَة وَليّاً وَحافظاً وَقائداً وَناصراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تسْكنَه أرْضَكَ طَوْعاً وَتمَتّعَه فيها طَويلا
اللَّهمَّ صَلّ عَلَى محَمَّد و َآل محَمَّد وَعَجّلْ فَرَجَهم